سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 فضیل بن یسار گوید:

شنیدم امام صادق علیه السّلام مى‏ فرمود:

«قائم ما چون قیام کند از جهل مردم شدیدتر از آنچه رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله با آن از سوى نادانان جاهلیّت روبرو شد برخورد مى ‏کند، عرض کردم: این چگونه ممکن است؟ فرمود: همانا رسول خدا در حالى به سوى مردم آمد که آنان سنگ و کلوخ و چوبهاى تراشیده و مجسّمه‏ هاى چوبین را مى‏ پرستیدند، و قائم ما چون قیام کند در حالى به سوى مردم مى‏ آید که جملگى کتاب خدا را علیه او تأویل مى‏ کنند و بر او بدان احتجاج مى‏ نمایند، سپس فرمود: بدانید به خدا سوگند که موج دادگسترى او بدان گونه که گرما و سرما نفوذ مى‏ کند تا درون خانه‏ هاى آنان راه خواهد یافت».
غیبت نعمانى-ترجمه غفارى، ص: 414





برچسب ها : منجی در اسلام



وقت ظهور

 - ابو بکر حضرمىّ گوید: شنیدم امام صادق علیه السّلام مى ‏فرمود:

«ما زمانى را براى (ظهور) این امر معیّن نمى‏ کنیم».

- ابو بصیر از امام صادق علیه السّلام روایت کرده گوید:

«به آن حضرت عرض کردم: فدایت گردم خروج قائم علیه السّلام چه زمانى خواهد بود؟

فرمود: اى ابا محمّد ما خاندان هرگز وقتى را معیّن نمى‏ کنیم، زیرا محمّد صلّى اللَّه علیه و آله فرموده است: تعیین وقت کنندگان دروغ مى‏ گویند»

 اى ابا محمّد همانا پیشاپیش این امر پنج نشانه است: نخستین آنها آوازى است در ماه رمضان، و خروج سفیانىّ و خروج خراسانى، و کشته شدن نفس زکیّه و فرو رفتن زمین در دشت».

سپس فرمود: اى أبا محمّد ناگزیر پیش از وقوع آن، دو طاعون روى خواهد داد:

طاعون سفید و طاعون سرخ

عرض کردم: فدایت گردم آن دو چه هستند؟

فرمود: [امّا] طاعون سفید مرگ همه گیر و عمومى است و امّا طاعون سرخ همان شمشیر است و قائم خروج نمى‏ کند تا آنکه در دل آسمان در شب بیستم و سوم [ماه رمضان‏] شب جمعه او به نام خوانده شود، عرض کردم: به چه چیز خوانده مى‏ شود (مضمون آن آواز چیست) فرمود: به نام خودش و به نام پدرش ندا برآید که: «توجّه کنید همانا فلانى فرزند فلانى قائم آل محمّد است به سخن او گوش فرا دهید و از او فرمانبردارى کنید» پس هیچ چیز که خداوند در آن روح آفریده باشد باقى نمى‏ ماند مگر اینکه آن صیحه را مى‏ شنود، و خفته را بیدار مى‏ کند و به صحن خانه ‏اش بیرون آید، و دختر باکره را از پس پرده‏اش بیرون مى‏ آورد، و قائم از آن آواز که مى‏ شنود خروج مى‏ کند و آن صیحه جبرئیل علیه السّلام است».

غیبت نعمانى-ترجمه غفارى، ص: 408

 

 




برچسب ها : منجی در اسلام



دولت یار

مفضّل بن عمر گوید:

«در طواف نزد امام صادق علیه السّلام بودم، پس به سوى من نگریست، و به من فرمود:

اى مفضّل چرا تو را اندوهگین و رنگ برگشته مى ‏بینم؟ 

گوید: به او عرض کردم: فدایت شوم به وضع بنی عبّاس مى‏ نگرم و به آنچه از این حکومت و قدرت و جبروت موجود که در اختیارشان است، که اگر آنها براى شما فراهم بود مسلّما ما نیز در آن همراه شما مى‏ بودیم،

فرمود: اى مفضّل بدان که اگر چنان مى‏ شد چیزى (در کار) نبود جز پرداختن در شب به کار سیاست و تدبیر امور و روز درگیر و دار کار مردم بودن (و به مهمّات زندگى و وضع مردم پرداختن) و خوردن غذاى ناگوار و پوشیدن جامه خشن همانند امیر المؤمنین علیه السّلام و در غیر این صورت آتش (در انتظارمان) بود، پس آن کار از ما روى برتافت و بگردید، و ما اکنون مى‏ توانیم بخوریم و بیاشامیم، آیا تو این چنین دیده‏اى که خداوند ستمى را نعمت قرار دهد؟!».


عمرو بن شمر گوید:

«در خانه امام صادق علیه السّلام خدمت آن حضرت بودم و خانه از جمعیّت پر بود و مردم به آن حضرت روى آورده از او پرسش مى‏ کردند، و آن حضرت از چیزى مورد سؤال قرار نمى‏ گرفت مگر اینکه بدان پاسخ مى‏ گفت، من از سوئى از خانه (مجلس) گریستن آغاز کردم،

آن حضرت فرمود:

اى عمرو چه چیز تو را به گریه واداشت؟ عرض کردم: فدایت گردم چگونه گریه نکنم مگر در این امّت کسى همانند تو وجود دارد، ولى در به روى شما بسته شده و پرده بر چهره شما افتاده است، پس فرمود: اى عمرو گریه مکن، (در شرایط کنونى) ما بیشتر غذاى خوشگوار مى‏ خوریم و لباس نرم مى‏ پوشیم، اگر وضع چنان بود که تو مى‏ گوئى چیزى در کار نبود جز خوراک ناگوار خوردن و لباس خشن پوشیدن همچون امیر المؤمنین علىّ بن أبى طالب علیه السّلام که در غیر این صورت سر و کارمان با زنجیرها در دوزخ بود».

غیبت نعمانى-ترجمه غفارى، ص: 404

 

 




برچسب ها : منجی در اسلام


صفحات :
|  <  1  2  3  4  |