سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سختی دوران ظهور

بشیر نبّال گوید:

هنگامى که به مدینه رسیدم به امام باقر علیه السّلام عرض کردم: آنان مى‏ گویند که مهدى اگر قیام کند کارها به خودى خود براى او برقرار مى‏ شود و به اندازه حجامتى خون نمى‏ ریزد،

پس فرمود: هرگز چنین نیست، سوگند به آنکه جانم به دست اوست اگر کارها به خودى خود براى کسى برقرار و رو به راه مى‏ شد مسلّما براى رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله آنگاه که دندان هاى پیشین آن حضرت شکست و صورتش را زخم رسید درست مى‏ شد، نه هرگز، سوگند به آنکه جان من به دست اوست (چنین نخواهد شد) تا آنکه ما و شما عرق و خون بسته شده را پاک کنیم، سپس آن حضرت پیشانى خود را- به عنوان نمودار آن حالت- پاک کرد».

مفضّل بن عمر گوید:

«در حضور امام صادق علیه السّلام از قائم علیه السّلام یاد شده عرض کردم: من امیدوارم که کار او به آسانى صورت پذیرد،

 پس شنیدم از آن حضرت که فرمود: آن امر واقع نخواهد شد تا آنکه (شدائد و مشکلات به پایه‏اى برسد که) خون بسته شده و عرق را (از خویشتن) بزدائید».

 یونس بن رباط گوید:

شنیدم امام صادق علیه السّلام مى‏ فرمود: «همانا اهل حقّ از آن هنگام که در سختى و شدّت بوده‏ اند پیوسته در آن به سر خواهند برد، هان بدانید این کار تا مدّت کوتاهى است، امّا به عافیتى طولانى خواهد انجامید».

معمّر بن خلّاد گوید:

«نزد امام ابى الحسن الرّضا علیه السّلام از قائم یاد شد پس فرمود:

شما امروز آسوده‏ تر از آن روز هستید، عرض کردند: چگونه؟ فرمود: ... لباس قائم علیه السّلام جز جامه خشن و خوراک او جز غذاى ناگوار و نامطبوع نخواهد بود».

غیبت نعمانى-ترجمه غفارى، ص: 400

 





برچسب ها : منجی در اسلام



جابر بن یزید جعفىّ گوید:

امام باقر علیه السّلام فرمود: «اى جابر، بر زمین بنشین‏ (خانه‏ نشین باش) و دست و پائى نجنبان (فعّالیتى نکن) تا نشانه‏ هائى را که برایت یاد مى‏ کنم ببینى چنانچه بدان برسى:

نخستین آنها اختلاف بنی عبّاس است و من در تو نمى‏ بینم که آن را دریابى ولى پس از من آن را از من روایت کن، و آواز دهنده‏اى از آسمان ندا کند و شما را آوازى از جانب دمشق به فتح برسد، و قریه‏ اى از آبادی هاى شام به نام جابیه فرو رود، بخشى از قسمت راست مسجد دمشق فرو ریزد، و گروهى مارقه (که شورشیانى گمراه و بدعت گزار و گول خورده) از ناحیه ترک خروج کنند، و اغتشاش و بى ‏قانونى روم به دنبال آن باشد، و طایفه ترک روى آورند تا آنکه در جزیره فرود آیند، و نیز شورشیان از روم روى آورند تا در رمله فرود آیند، پس در آن سال اى جابر در هر سرزمینى از ناحیه مغرب اختلاف فراوانى پدید آید،

پس نخستین سرزمینى که ویران مى ‏شود سرزمین شام باشد، سپس در آن هنگام اختلاف آنان بر سه پرچم باشد:

پرچم أصهب

و پرچم أبقع

و پرچم سفیانى،







 

فرج شیعه

یعقوب [بن‏] السّرّاج گوید: «به امام صادق علیه السّلام عرض کردم: فرج شیعیان شما کى خواهد بود؟  

فرمود: هنگامى که بنی عبّاس به اختلاف دچار شوند و اساس حکومتشان سست گردد و در ایشان کسى طمع ورزد که هرگز طمع و خیال آن را نمى‏ داشته و عرب لجام خود را بگسلد و هر صاحب وسیله دفاعى وسیله دفاع خود را بر افرازد و سفیانى ظهور کند، و یمانىّ پدیدار گردد، و حسنى به جنبش خیزد، آنگاه صاحب این امر با میراث رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله از مدینه به سوى مکّه خروج نماید.

عرض کردم:میراث رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله چیست؟

فرمود: شمشیر و زره و عمامه و برد و پرچم و عصا و اسب و وسائل جنگى و زین آن حضرت».

یعقوب السّرّاج گوید: به امام صادق علیه السّلام عرض کردم: فرج شیعیان شما کى‏ خواهد بود؟

 پس فرمود:آنگاه که فرزندان عبّاس به اختلاف پردازند و حکومت ایشان سست گردد... و (امام زمان علیه السلام) شمشیر را از نیامش بیرون مى‏ کشد، و زره را مى‏ پوشد و پرچم و برد را باز مى‏ کند، و عمامه را به سر مى‏ گذارد، و عصا را به دست مى‏ گیرد و از خداوند در باره ظهورش اجازه مى‏ خواهد، پس یکى از خادمین آن حضرت از آن موضوع آگاه مى‏ شود، و نزد حسنىّ آمده او را از خبر آگاه مى‏ کند و حسنىّ به خروج از آن حضرت پیش دستى مى‏ کند، پس مردم مکّه بر او شوریده و او را به قتل مى‏ رسانند و سرش را به نزد شامى مى‏ فرستند، پس در این هنگام صاحب این أمر ظهور مى‏ کند و مردم با او بیعت کرده و از او پیروى مى‏ کنند، و آن شامى سپاهى به سوى مدینه گسیل مى‏ دارد خداوند آنان را پیش از رسیدن به مدینه نابود مى‏ سازد، و در این زمان هر کس از فرزندان علىّ علیه السّلام که در مدینه است از آنجا به مکّه مى‏ گریزد و به صاحب امر مى‏ پیوندد، و صاحب امر به سوى عراق روى مى‏ آورد و سپاهى را روانه مدینه مى ‏سازد و خانواده خود را دستور مى‏ دهد که به مدینه باز گردد».

غیبت نعمانى-ترجمه غفارى، ص: 381

 



 

 




برچسب ها : منجی در اسلام



ندای آسمانی

عبد اللَّه بن سنان گوید:

 خدمت امام صادق علیه السّلام بودم و شنیدم که مردى از همدان به آن حضرت مى‏گفت:

 این عامّه (اهل تسنّن) ما را مورد عیب جوئى و سرزنش قرار مى ‏دهند و به ما مى‏ گویند: شما مى‏ پندارید که نداکننده‏اى از آسمان به نام صاحب این امر آواز خواهد داد،

آن حضرت که در این هنگام تکیه داده بود خشمگین شد و به حالت نشسته درآمده، سپس فرمود:  

آن را از من روایت نکنید بلکه از پدرم روایت کنید و اشکالى بر شما در آن نیست، من گواهى مى‏ دهم که خود شنیدم از پدرم مى‏ فرمود: به‏ خدا سوگند که این در کتاب خداى عزّ و جلّ کاملا روشن است آنجا که مى‏ فرماید: إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّماءِ آیَةً... «اگر بخواهیم نشانه‏ اى از آسمان بر ایشان فرو فرستیم که گردن هاى ایشان براى آن خاضع و ذلیل گردد» پس در آن هنگام هیچ کس در زمین به جاى نماند مگر آنکه در برابر آن خضوع کند و گردن خود فرود آورد، و چون مردم روى زمین آن صدا را بشنوند که از آسمان ندا می دهد «آگاه باشید که حقّ به جانب علىّ بن ابى طالب [علیه السّلام‏] و پیروان اوست» پس همه ایمان آورند.

 آن حضرت فرمود:

و چون فردا شود ابلیس در فضا بالا رود تا از دیده زمینیان پوشیده گردد سپس آواز سر دهد «بدانید که حقّ به عثمان بن عفّان و پیروان اوست که او مظلومانه کشته شد پس خونخواهى کنید»

آن حضرت فرمود:

 پس خداوند آنان را که ایمان دارند به گفتار ثابت بر حقّ پایدار مى‏ دارد و آن همان نداى نخستین است، ولى آنان که در دل هایشان بیمارى است در آن هنگام دچار تردید مى‏ شوند، و آن بیمارى به خدا سوگند دشمنى با ماست که در آن زمان از ما بیزارى جویند و ما را ناسزا گویند و گویند: که ندا دهنده نخستین سحرى از سحرهاى این خاندان است، آنگاه امام صادق علیه السّلام این فرمایش خداى عزّ و جلّ را تلاوت فرمود وَ إِنْ یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا... «و اگر نشانه‏ اى را ببینند روى گردانند و گویند سحر سابقه‏ دارى است». 

و نیز حسن بن محبوب از طریق عبد اللَّه بن سنان همانند حدیث یاد شده را جداگانه با همان الفاظ روایت کرده است.

غیبت نعمانى-ترجمه غفارى، ص: 368

 




برچسب ها : منجی در اسلام



ابو بصیر از امام باقر علیه السّلام روایت کرده که آن حضرت فرمود:

«هنگامى که آتشى را شبیه هردى- رنگ زرد و سرخ- بسیار بزرگ مشاهده کردید که از [جانب‏] مشرق سه روز یا هفته‏ اى سر زده است، پس چشم به راه فرج آل محمّد علیهم السّلام داشته باشید ان شاء اللَّه عزّ و جلّ که خداوند عزیز و حکیم است، سپس فرمود: آن صیحه جز در ماه رمضان بر نخواهد خاست [زیرا ماه رمضان‏] ماه خدا است، [و آن صیحه که در آن است‏] همان آواى بس بلند جبرئیل علیه السّلام بدین مردمان است، بعد فرمود: 

نداکننده‏اى از آسمان به نام حضرت قائم علیه السّلام ندا سر مى‏ دهد و هر که در مشرق و مغرب است مى‏ شنود، هیچ خفته‏ اى نمى‏ ماند مگر اینکه بیدار مى‏ گردد، و هیچ ایستاده‏ اى نمى‏ ماند مگر اینکه مى‏ نشیند، و هیچ نشسته‏ اى نمى‏ ماند مگر اینکه از وحشت آن صدا بر دو پاى خویش بر مى‏ خیزد، پس خداوند هر که را بدان آوا عبرت پذیرد و پاسخ گوید مورد رحمت قرار دهد که آن صداى نخستین آواى جبرئیل روح الأمین علیه السّلام است.

سپس فرمود: آن صدا در ماه رمضان در شب جمعه شب بیست و سوم است، پس در آن تردید نکنید، بشنوید و اطاعت کنید، و در پایان روز آواز ابلیس ملعون است که ندا در مى‏دهد: بدانید که فلانى مظلومانه کشته شد، براى اینکه مردم را دچار شکّ و گرفتارى سازد. پس بسى افراد شکّ‏ کننده سرگردان در آن روز (پدید آیند) که در آتش سرازیر خواهند شد، پس اگر در ماه رمضان آوائى شنیدید در آن تردید نکنید که صداى جبرئیل است، و نشانه آن این است که او به نام قائم و اسم پدرش ندا سر مى‏دهد تا آنجا که دوشیزه در پس پرده خویش آن را بشنود و پدر و برادر خود را بر خروج برانگیزد.

و آن حضرت فرمود: ناگزیر و بدون شکّ قبل از خروج قائم علیه السّلام این دو صدا برخواهد خاست: صدائى از آسمان و آن آواى جبرئیل است، [به نام صاحب این امر و نام پدرش‏]، و صداى دومین از زمین بر مى‏خیزد، و آن آواى ابلیس لعین است که ندا مى‏ کند به نام فلانى که او مظلومانه کشته شد، و مرادش از آن ایجاد فتنه است، پس صداى نخستین را پیروى کنید و بپرهیزید از صداى دوم که بدان دچار گرفتارى شوید.

و فرمود: قائم علیه السّلام قیام نمى ‏کند مگر در حال ترس سخت مردم و زلزله‏ ها  و گرفتارى و بلائى که مردم را فرا مى‏ گیرد و پیس از آن طاعون و شمشیرى برنده در میان عرب و اختلاف سخت بین مردم، و پراکندگى در دینشان، و پیدایش دگرگونى در وضعشان تا جایى که آرزوکننده از شدّت آنچه از هارى مردم و دریدن پاره‏ اى پاره دیگر را که مشاهده مى‏ کند، شبانه روز آرزوى موت مى‏ نماید، و خروج آن حضرت به هنگامى که خروج مى‏ کند همزمان با یأس و ناامیدى مردم از دیدن فرج است، پس خوشا به حال آن کس که او را در مى ‏یابد و از یاوران اوست، واى و واى به تمامى بر آن کس که با او دشمنى ورزد و مخالفت کند و از فرمان او روى گرداند و از دشمنان او باشد.

و فرمود: هنگامى که آن حضرت خروج کند با أمرى نوین و فرمانى جدید و طریقه‏ اى نو و حکمى تازه قیام خواهد کرد، بر عرب سخت گران است، او را کارى جز کشتار (نابکاران) نباشد، و هیچ یک (از دشمنان که از عناد و مخالفت دست بر نمى‏ دارند) را باقى نگذارد و در راه خدا سرزنش هیچ ملامت‏ کننده‏اى او را تحت تأثیر قرار نمى‏ دهد.

سپس فرمود: هنگامى که فلان خاندان در میان خودشان به اختلاف پرداختند، پس در آن هنگام منتظر فرج باشید، و فرج شما پدید نمى‏ آید مگر در اختلاف فلان خاندان، و چون آنان اختلاف نمودند پس منتظر برآمدن صیحه در ماه رمضان و خروج قائم علیه السّلام باشید، همانا خداوند هر چه بخواهد انجام مى‏دهد، و قائم خروج نمى‏کند و شما آنچه دوست مى‏ دارید نمى ‏بینید تا اینکه فلان خاندان در میان خویش اختلاف کنند پس چون‏ چنین شود مردم در باره ایشان به طمع افتند و اختلاف کلمه روى دهد و سفیانى خروج کند.

و فرمود: ناگزیر باید فلان خاندان به حکومت دست یابند، چون به حکومت رسیدند و سپس به اختلاف پرداختند حکومت آنان دچار از هم پاشیدگى و کارشان دستخوش پراکندگى گردد تا اینکه آن خراسانىّ و آن سفیانىّ بر ایشان خروج کنند، این یک از مشرق و آن دیگرى از مغرب و در رسیدن به کوفه بر یک دیگر پیشى گیرند همچون دو اسب مسابقه، این از این سوى و آن دیگرى از آن سوى تا اینکه نابودى (انقراض) فلان خاندان به دست هاى ایشان صورت گیرد، بدانید که ایشان هیچ یک از آنان را باقى نخواهد گذاشت.

سپس فرمود: خروج سفیانىّ و یمانىّ و خراسانىّ در یک سال و یک ماه و یک روز واقع خواهد شد با نظام و ترتیبى همچون نظام یک رشته که به بند کشیده شده هر یک از پى دیگرى؛ و جنگ قدرت و هیبت از هر سوى فراگیر شود، واى بر کسى که با آنان دشمنى و ستیز کند؛ در میان پرچم ها راهنماتر از پرچم یمانىّ نباشد که آن پرچم هدایت است زیرا دعوت به صاحب شما مى‏ کند، و هنگامى که یمانىّ خروج کند خرید و فروش سلاح براى مردم و هر مسلمانى ممنوع است و چون یمانىّ خروج کرد به سوى او بشتاب که همانا پرچم او پرچم هدایت است، هیچ مسلمانى را روا نباشد که با آن پرچم مقابله نماید، پس هر کس چنین کند او از اهل آتش است، زیرا او به سوى حقّ و راه مستقیم فرا مى‏ خواند.

سپس آن حضرت به من فرمود: همانا از دست رفتن و سقوط حکومت فلان خاندان همانند شکستن کاسه سفالین است، و همچون مردى است که در دستش کاسه‏ اى سفالین بوده و او مشغول راه رفتن باشد که ناگاه در حالى که غافل است کاسه از دستش فرو افتد و بشکند، پس هنگامى که فرو افتاد بگوید: آه- همچون خود باخته‏ اى- پس، از دست رفتن دولت آنان چنین است که به کلّى از زوال آن بى‏ خبر باشند.

و امیر المؤمنین علیه السّلام بر منبر کوفه فرمود: «همانا خداى عزّ و جلّ ذکره در آنچه مقدّر فرموده و حکم کرده و محتوم داشته که گزیر از آن نیست و شدنى است مقدّر فرموده که بنی امیّه را آشکارا با شمشیر فرو گیرد و اینکه فلان خاندان را ناگهانى دریابد».

و آن حضرت فرمود: ناگزیر باید آسیائى به گردش در آید و خرد کند و چون بر محورش برپا شد و بر پایه‏اش استوار گردید خداوند بنده‏ اى بى‏ گذشت و سنگدل و از خاندانى گمنام ( بى‏ اصل و نسب) را برانگیزد که پیروزى با اوست، یارانش داراى موهاى بلند و سبیل‏ دار و سیاه جامه‏ هایشان در بر، صاحبان پرچم هاى سیاه هستند

واى بر آن کس که با ایشان دشمنى ورزد که بى‏ قانون و ملاحظه او را بکشند، به خدا سوگند گوئى هم اکنون آنان را پیش چشم مى‏ بینم و به کردارشان مى‏ نگرم و به آنچه را که بدکاران و ستمگران عرب از ناحیه ایشان مى‏ بینند ، خداوند آنان را که مهرى در دلشان نیست بر ایشان چیره گرداند، پس ایشان را در شهرهاى خودشان در کنار فرات شهرهاى بیابانى و ساحلى بى‏ حساب مى‏ کشند، به سزاى آنچه کرده ‏اند، و پروردگار تو به بندگانش ستمکار نیست».

غیبت نعمانى-ترجمه غفارى، ص: 364





برچسب ها : منجی در اسلام


صفحات :
|  1  2  >  |