ابو بصیر از امام باقر علیه السّلام روایت کرده که آن حضرت فرمود:

«هنگامى که آتشى را شبیه هردى- رنگ زرد و سرخ- بسیار بزرگ مشاهده کردید که از [جانب‏] مشرق سه روز یا هفته‏ اى سر زده است، پس چشم به راه فرج آل محمّد علیهم السّلام داشته باشید ان شاء اللَّه عزّ و جلّ که خداوند عزیز و حکیم است، سپس فرمود: آن صیحه جز در ماه رمضان بر نخواهد خاست [زیرا ماه رمضان‏] ماه خدا است، [و آن صیحه که در آن است‏] همان آواى بس بلند جبرئیل علیه السّلام بدین مردمان است، بعد فرمود: 

نداکننده‏اى از آسمان به نام حضرت قائم علیه السّلام ندا سر مى‏ دهد و هر که در مشرق و مغرب است مى‏ شنود، هیچ خفته‏ اى نمى‏ ماند مگر اینکه بیدار مى‏ گردد، و هیچ ایستاده‏ اى نمى‏ ماند مگر اینکه مى‏ نشیند، و هیچ نشسته‏ اى نمى‏ ماند مگر اینکه از وحشت آن صدا بر دو پاى خویش بر مى‏ خیزد، پس خداوند هر که را بدان آوا عبرت پذیرد و پاسخ گوید مورد رحمت قرار دهد که آن صداى نخستین آواى جبرئیل روح الأمین علیه السّلام است.

سپس فرمود: آن صدا در ماه رمضان در شب جمعه شب بیست و سوم است، پس در آن تردید نکنید، بشنوید و اطاعت کنید، و در پایان روز آواز ابلیس ملعون است که ندا در مى‏دهد: بدانید که فلانى مظلومانه کشته شد، براى اینکه مردم را دچار شکّ و گرفتارى سازد. پس بسى افراد شکّ‏ کننده سرگردان در آن روز (پدید آیند) که در آتش سرازیر خواهند شد، پس اگر در ماه رمضان آوائى شنیدید در آن تردید نکنید که صداى جبرئیل است، و نشانه آن این است که او به نام قائم و اسم پدرش ندا سر مى‏دهد تا آنجا که دوشیزه در پس پرده خویش آن را بشنود و پدر و برادر خود را بر خروج برانگیزد.

و آن حضرت فرمود: ناگزیر و بدون شکّ قبل از خروج قائم علیه السّلام این دو صدا برخواهد خاست: صدائى از آسمان و آن آواى جبرئیل است، [به نام صاحب این امر و نام پدرش‏]، و صداى دومین از زمین بر مى‏خیزد، و آن آواى ابلیس لعین است که ندا مى‏ کند به نام فلانى که او مظلومانه کشته شد، و مرادش از آن ایجاد فتنه است، پس صداى نخستین را پیروى کنید و بپرهیزید از صداى دوم که بدان دچار گرفتارى شوید.

و فرمود: قائم علیه السّلام قیام نمى ‏کند مگر در حال ترس سخت مردم و زلزله‏ ها  و گرفتارى و بلائى که مردم را فرا مى‏ گیرد و پیس از آن طاعون و شمشیرى برنده در میان عرب و اختلاف سخت بین مردم، و پراکندگى در دینشان، و پیدایش دگرگونى در وضعشان تا جایى که آرزوکننده از شدّت آنچه از هارى مردم و دریدن پاره‏ اى پاره دیگر را که مشاهده مى‏ کند، شبانه روز آرزوى موت مى‏ نماید، و خروج آن حضرت به هنگامى که خروج مى‏ کند همزمان با یأس و ناامیدى مردم از دیدن فرج است، پس خوشا به حال آن کس که او را در مى ‏یابد و از یاوران اوست، واى و واى به تمامى بر آن کس که با او دشمنى ورزد و مخالفت کند و از فرمان او روى گرداند و از دشمنان او باشد.

و فرمود: هنگامى که آن حضرت خروج کند با أمرى نوین و فرمانى جدید و طریقه‏ اى نو و حکمى تازه قیام خواهد کرد، بر عرب سخت گران است، او را کارى جز کشتار (نابکاران) نباشد، و هیچ یک (از دشمنان که از عناد و مخالفت دست بر نمى‏ دارند) را باقى نگذارد و در راه خدا سرزنش هیچ ملامت‏ کننده‏اى او را تحت تأثیر قرار نمى‏ دهد.

سپس فرمود: هنگامى که فلان خاندان در میان خودشان به اختلاف پرداختند، پس در آن هنگام منتظر فرج باشید، و فرج شما پدید نمى‏ آید مگر در اختلاف فلان خاندان، و چون آنان اختلاف نمودند پس منتظر برآمدن صیحه در ماه رمضان و خروج قائم علیه السّلام باشید، همانا خداوند هر چه بخواهد انجام مى‏دهد، و قائم خروج نمى‏کند و شما آنچه دوست مى‏ دارید نمى ‏بینید تا اینکه فلان خاندان در میان خویش اختلاف کنند پس چون‏ چنین شود مردم در باره ایشان به طمع افتند و اختلاف کلمه روى دهد و سفیانى خروج کند.

و فرمود: ناگزیر باید فلان خاندان به حکومت دست یابند، چون به حکومت رسیدند و سپس به اختلاف پرداختند حکومت آنان دچار از هم پاشیدگى و کارشان دستخوش پراکندگى گردد تا اینکه آن خراسانىّ و آن سفیانىّ بر ایشان خروج کنند، این یک از مشرق و آن دیگرى از مغرب و در رسیدن به کوفه بر یک دیگر پیشى گیرند همچون دو اسب مسابقه، این از این سوى و آن دیگرى از آن سوى تا اینکه نابودى (انقراض) فلان خاندان به دست هاى ایشان صورت گیرد، بدانید که ایشان هیچ یک از آنان را باقى نخواهد گذاشت.

سپس فرمود: خروج سفیانىّ و یمانىّ و خراسانىّ در یک سال و یک ماه و یک روز واقع خواهد شد با نظام و ترتیبى همچون نظام یک رشته که به بند کشیده شده هر یک از پى دیگرى؛ و جنگ قدرت و هیبت از هر سوى فراگیر شود، واى بر کسى که با آنان دشمنى و ستیز کند؛ در میان پرچم ها راهنماتر از پرچم یمانىّ نباشد که آن پرچم هدایت است زیرا دعوت به صاحب شما مى‏ کند، و هنگامى که یمانىّ خروج کند خرید و فروش سلاح براى مردم و هر مسلمانى ممنوع است و چون یمانىّ خروج کرد به سوى او بشتاب که همانا پرچم او پرچم هدایت است، هیچ مسلمانى را روا نباشد که با آن پرچم مقابله نماید، پس هر کس چنین کند او از اهل آتش است، زیرا او به سوى حقّ و راه مستقیم فرا مى‏ خواند.

سپس آن حضرت به من فرمود: همانا از دست رفتن و سقوط حکومت فلان خاندان همانند شکستن کاسه سفالین است، و همچون مردى است که در دستش کاسه‏ اى سفالین بوده و او مشغول راه رفتن باشد که ناگاه در حالى که غافل است کاسه از دستش فرو افتد و بشکند، پس هنگامى که فرو افتاد بگوید: آه- همچون خود باخته‏ اى- پس، از دست رفتن دولت آنان چنین است که به کلّى از زوال آن بى‏ خبر باشند.

و امیر المؤمنین علیه السّلام بر منبر کوفه فرمود: «همانا خداى عزّ و جلّ ذکره در آنچه مقدّر فرموده و حکم کرده و محتوم داشته که گزیر از آن نیست و شدنى است مقدّر فرموده که بنی امیّه را آشکارا با شمشیر فرو گیرد و اینکه فلان خاندان را ناگهانى دریابد».

و آن حضرت فرمود: ناگزیر باید آسیائى به گردش در آید و خرد کند و چون بر محورش برپا شد و بر پایه‏اش استوار گردید خداوند بنده‏ اى بى‏ گذشت و سنگدل و از خاندانى گمنام ( بى‏ اصل و نسب) را برانگیزد که پیروزى با اوست، یارانش داراى موهاى بلند و سبیل‏ دار و سیاه جامه‏ هایشان در بر، صاحبان پرچم هاى سیاه هستند

واى بر آن کس که با ایشان دشمنى ورزد که بى‏ قانون و ملاحظه او را بکشند، به خدا سوگند گوئى هم اکنون آنان را پیش چشم مى‏ بینم و به کردارشان مى‏ نگرم و به آنچه را که بدکاران و ستمگران عرب از ناحیه ایشان مى‏ بینند ، خداوند آنان را که مهرى در دلشان نیست بر ایشان چیره گرداند، پس ایشان را در شهرهاى خودشان در کنار فرات شهرهاى بیابانى و ساحلى بى‏ حساب مى‏ کشند، به سزاى آنچه کرده ‏اند، و پروردگار تو به بندگانش ستمکار نیست».

غیبت نعمانى-ترجمه غفارى، ص: 364





برچسب ها : منجی در اسلام