أ- سرمستى از مال و نعمت‏

قرآن‏

1- الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبا لا یَقُومُونَ إِلَّا کَما یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِ‏ ...- کسانى که (در این جهان) ربا مى‏خورند، (در رستاخیز) مانند کسانى (از گور) برمى‏خیزند که از آسیب دیو دیوانه شده باشند ... (نامتعادل، آنسان که اهل محشر آنان را بشناسند که رباخواران بوده‏اند) ...

حدیث‏

الإمام علی «ع»: ... ذاک حیث تسکرون من غیر شراب، بل من النّعمة و النّعیم ...

- امام على «ع»: ... در آن زمان (که فساد مى‏گسترد) مست مى‏شوید، اما نه از شراب، بلکه از نعمت و غوطه‏ورى در آن ...

الإمام السّجّاد «ع»: ... و اعلم- و یحک- یا ابن آدم! أنّ قسوة البطنة، و فترة المیلة، و سکر الشّبع، و عزّة الملک، مما یثبّط و یبطى‏ء عن العمل، و ینسی الذّکر، و یلهی عن اقتراب الأجل، حتى کأنّ المبتلى بحبّ الدّنیا به خبل من سکر الشّراب ...

- امام سجّاد «ع»: ... بدان- افسوس بر تو- اى پسر آدم! که سنگدلى پدید آمده از شکم‏پرستى، و سستى حاصل از امیال، و مستى سیرى، و قدرت فرمانروایى، همه از چیزهایى است که آدمى را در کارها کند مى‏کند و از عمل باز مى‏دارد، و یاد خدا را به فراموشى مى‏سپارد، و انسان را از نزدیک‏

شدن مرگ غافل مى‏سازد. و چنان است که گویى انسان مبتلا به دوستى دنیا، از میگسارى گیج و منگ شده است ...

الإمام الصّادق «ع»- فیما رواه عن الإمام علی: السّکر أربع سکرات، سکر الشّراب، و سکر المال، و سکر النّوم، و سکر الملک.

- امام صادق «ع»- به روایت از امام على «ع»: مستى بر چهارگونه است: مستى شراب، و مستى مال، و مستى خواب، و مستى فرمانروایى.

ب- تباه شدن و از دست رفتن دین‏

قرآن‏

1- وَ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ‏ ... کسانى که مالهاى خود را براى ریا و نشان دادن به مردم انفاق مى‏کنند، و به خدا ایمان ندارند ...

حدیث‏

عیسى المسیح «ع»- فیما رواه الإمام علیّ بن أبی طالب: الدّینار داء الدّین ...

- عیسى مسیح «ع»- به روایت امام علىّ بن ابى طالب «ع»: دینار (مال)، آسیب دین است ...

الإمام علی «ع»: و اعلموا أنّ کثرة المال مفسدة للدّین.

امام على «ع»: بدانید که فزونى مال سبب تباهى دین است.

الإمام الصّادق «ع»: ما ذئبان ضاریان فی غنم قد فارقها رعاؤها، أحدهما فی أوّلها و الآخر فی آخرها، بأفسد فیها من حبّ المال و الشّرف، فی دین المسلم.

امام صادق «ع»: فساد دو گرگ در یک گله بدون چوپان، یکى در جلو و دیگرى در عقب آن، کمتر است از فساد مالدوستى و جاه‏طلبى در دین شخص مسلمان.

* شرف در اینجا به معنى جاه‏طلبى و مقام دوستى است، یعنى اینکه شخص خواستار مقام و ریاست و برترى بر دیگران باشد.

ج- ستمگرى، ناسپاسى، غفلت‏

قرآن‏

1- یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا، وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ‏* (بیشتر مردم) اندکى از ظاهر زندگى دنیا مى‏دانند، و اینان از آخرت غافل غافلند* 2- إِنَّ قارُونَ کانَ مِنْ قَوْمِ مُوسى‏ فَبَغى‏ عَلَیْهِمْ‏ ... قارون از قوم موسى بود، و سپس بر ایشان ستم کرد ...

حدیث‏

النّبىّ «ص»: إنّما أتخوّف على أمّتی من بعدی، ثلاث خلال: ... أو یظهر فیهم المال حتى یطغوا و یبطروا ...

پیامبر «ص»: بر امّتم پس از خود از سه چیز بیمناکم: ... (سوّم اینکه) مال در میان ایشان چندان فزون شود (و اهمیّت پیدا کند) که طغیان ورزند و ناسپاسى کنند ...

الإمام علی «ع»: إن استغنى بطر و فتن.

امام على «ع»: اگر (انسان) مالدار شود تکبّر پیدا کند (و نعمت را سپاس نگزارد)، و در معرض فتنه و آزمایش قرار گیرد.

الإمام السّجّاد «ع»: ... و ازو عنّی من المال ما یحدث لی مخیلة، أو تأدّیا إلى بغی ...

امام سجّاد «ع»: ... مالى را از من دور کن که مرا دچار پندار نادرست سازد، یا به ستمگرى انگیزد ...

الإمام الصّادق «ع»: ... و أعظم الفساد أن یرضى العبد بالغفلة عن اللَّه. و هذا الفساد یتولّد من طول الأمل و الحرص و الکبر، کما أخبر اللَّه عزّ و جلّ فی قصّة قارون، فی قوله: وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِی الْأَرْضِ، إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ‏. و کانت هذه الخصال من صنع قارون و اعتقاده. و أصلها من حبّ الدّنیا و جمعها و ...

امام صادق «ع»: ... بزرگترین تباهى آن است که بنده به غفلت‏ورزیدن از خدا رضا دهد. و این تباهى از آرزوى دراز داشتن و آزمندى و تکبّر به وجود مى‏آید، چنان که خداى بزرگ در باره قارون از آن چنین خبر داده است: وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِی الْأَرْضِ، إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ‏*- در زمین خواستار فساد و تباهى مباش، که خدا تبهکاران را دوست نمى‏دارد*». و این خصلتها برخاسته از کردار قارون و پندار او بود. و ریشه آن دوستى دنیا و جمع کردن مال دنیاست و ...

د- زیاد شدن گناهان و فراموش کردن آنها

قرآن‏

1- وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُکِّرَ بِآیاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْها وَ نَسِیَ ما قَدَّمَتْ یَداهُ، إِنَّا جَعَلْنا عَلى‏ قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَنْ یَفْقَهُوهُ وَ فِی آذانِهِمْ وَقْراً، وَ إِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدى‏ فَلَنْ یَهْتَدُوا إِذاً أَبَداً* کیست ستمکارتر از کسى که چون آیات پروردگارش را به یاد او آرند، از آنها رویگردان شود، و آنچه را که پیشتر کرده است فراموش کند؛ ما (در نتیجه این کردارها) بر دلهاى ایشان پوششهایى نهاده‏ایم که نمى‏توانند فهمید، و در گوشهاشان سنگینى؛ و چون ایشان را به راه نجات بخوانى، هرگز پوینده آن نخواهند گشت*

حدیث‏

الإمام علی «ع»: المال مادّة الشّهوات.

امام على «ع»: مال مادّه (سرچشمه) شهوتهاست.

الإمام علی «ع»: کثرة المال یفسد القلوب و ینسی الذّنوب.

امام على «ع»: مال زیاد دلها را تباه مى‏کند و گناهان را از یاد مى‏برد.

الإمام الصّادق «ع»: فیما قال اللَّه عزّ و جلّ لموسى: یا موسى! لا ترکن إلى الدّنیا

 

رکون الظّالمین ... و اعلم أنّ کلّ فتنة بدؤها حبّ الدّنیا؛ و لا تغبط أحدا بکثرة المال، فإنّ مع کثرة المال تکثر الذّنوب لواجب الحقوق.

امام صادق «ع»: از جمله سخنان خداوند به موسى این بود: «اى موسى! دل در دنیا مبند چنان که ستمگران بندند» ... و بدان که هر فتنه (و گرفتارى) از دوستى دنیا آغاز مى‏شود. و بر کسى به فزونى مال غبطه مخور، که زیادى مال سبب افزایش گناهان است، به دلیل حقوق (بسیار) که (اداى آنها بر توانگر) واجب مى‏شود (و کمتر توانگرى آن حقوق را ادا مى‏کند).

* مراد از «دنیا» در احادیث، اغلب همان «مال» است، زیرا که مال مهمترین چیزى است که مردمان در دنیا مى‏خواهند، و بوسیله آن به چیزهاى دیگر دنیا دسترس پیدا مى‏کنند.

الإمام الصّادق «ع»- فیما رواه عن الإمام الباقر «ع»: أوحى اللَّه- تبارک و تعالى- إلى موسى «ع»: لا تفرح بکثرة المال ... فإنّ کثرة المال تنسی الذّنوب ...»

امام صادق «ع»- به روایت‏ازامام‏باقر «ع»: خداى متعال به موسى «ع» چنین وحى کرد: «از فزونى مال شادمان مباش ... چه زیادى مال سبب فراموش کردن گناهان است ...»

ه- طمع و آزمندى‏

قرآن‏

1- وَ جَعَلْتُ لَهُ مالًا مَمْدُوداً* ... ثُمَّ یَطْمَعُ أَنْ أَزِیدَ* به او مالى فزاینده دادم* ... باز طمع آن دارد که آن را افزونتر کنم*

حدیث‏

الإمام علی «ع»: أمّا بعد، فإنّ الدّنیا مشغلة عن غیرها، و لم یصب صاحبها منها شیئا إلّا فتحت له حرصا علیها، و لهجا بها ...

امام على «ع»: ... دنیا آدمى را از جز خود باز مى‏دارد، و چیزى از آن نصیب کسى نمى‏شود مگر اینکه حرص او را بر آن افزایش دهد و بر آزمندى او بیفزاید ...

الإمام علی «ع»: لا یجمع المال إلّا الحریص. و الحریص شقیّ مذموم.

امام على «ع»: مال را کسى جز حریص جمع نمى‏کند، و حریص بدبخت و نکوهیده است.

الإمام الصّادق «ع»: ما فتح اللَّه على عبد بابا من أمر الدّنیا، إلّا فتح اللَّه علیه من الحرص مثله.

امام صادق «ع»: خدا بر بنده‏اى درى از امر دنیا نمى‏گشاید، مگر اینکه درى از حرص و آز- همانند آن- بر او بگشاید.

الإمام الصّادق «ع»: کلّما نقص من القناعة زاد فی الرّغبة. و الطّمع و الرّغبة فی الدّنیا أصلان لکلّ شرّ، و صاحبهما لا ینجو من النّار إلّا أن یتوب.

امام صادق «ع»: هر چه از مقدار قناعت کاسته شود، بر مقدار میل و هوس افزوده خواهد شد. آزمندى و تمایل به دنیا ریشه هر شر است، و دارنده این صفات جز به توبه از آنها (و ترک آنها)، نمى‏تواند از آتش رهایى پیدا کند.

الإمام الرّضا «ع»: لا یجتمع المال إلّا بخمس خصال: ببخل شدید، و أمل طویل، و حرص غالب، و قطیعة الرّحم، و إیثار الدّنیا على الآخرة.

امام رضا «ع»: مال جز با چند خصلت گرد نمى‏آید: با بخل شدید، و آرزوى دراز، و حرص چیره، و قطع رحم، و برگزیدن دنیا بر آخرت.

و- بخل، خسّت، شکم ‏پرستى‏

قرآن‏

1- وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى‏* وَ کَذَّبَ بِالْحُسْنى‏* فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرى‏*

... آن کس که بخل ورزد و به توانگرى نازد* و پاداش بهتر را (در جهان دیگر) دروغ شمارد* او را تسلیم سختى (عذاب دوزخ) خواهیم کرد (و راه افتادن در عذاب را به روى او خواهیم گشود)* 2- وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَبْخَلُونَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَیْراً لَهُمْ، بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ، سَیُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ یَوْمَ الْقِیامَةِ ... کسانى که از بخشیدن نعمتهاى خداداد به دیگران بخل مى‏ورزند، گمان نکنند که بخل‏ورزیدن براى آنان بهتر است، بلکه براى ایشان بدتر است (زیرا) آنچه را از بخیلى نبخشیده‏اند، در روز قیامت، همچون طوقى به گرد گردن ایشان خواهند آویخت ...

3- وَ تَأْکُلُونَ التُّراثَ أَکْلًا لَمًّا* وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا* میراث (سهم خود و دیگران و یتیمان) را دربست مى‏خورید* و مال را بسیار دوست مى‏دارید*

حدیث‏

النّبیّ «ص»: إنّ صلاح أوّل هذه الأمّة بالزّهد و الیقین، و هلاک آخرها بالشّحّ و الأمل.

پیامبر «ص»: سامانیابى کار این امّت- در آغاز- به زهد و یقین است، و بیسامانى آن- در پایان- به آزمندى (خسّت) و آرزو دارى.

النّبیّ «ص»- فیما رواه الامام الصّادق «ع»: منهومان لا یشبعان، منهوم دنیا و منهوم علم.

پیامبر «ص»- به روایت امام صادق «ع»: دو گرسنه‏اند که هرگز سیر نمى‏شوند: گرسنه دنیا و گرسنه دانش.

الإمام على «ع»: لا یبقی المال إلّا البخیل.

امام على «ع»: جز بخیل کسى مال را نگاه نمى‏دارد.

الإمام الصّادق «ع»: مثل الدّنیا کمثل ماء البحر، کلّما شرب منه العطشان ازداد عطشا حتّى یقتله.

امام صادق «ع»: مثل دنیا (و مال و خواسته دنیا) همچون مثل آب دریاست، که هر چه تشنه از آن بخورد بر تشنگى او افزوده مى‏شود تا عاقبت او را بکشد.

الإمام الرّضا «ع»: لا یجتمع المال إلّا بخمس خصال: ببخل شدید ...

امام رضا «ع»: مال جز با پنج خصلت فراهم نمى‏آید: بخل شدید ...

ز- چسبیدن به زندگى زمینى (برگزیدن زندگى نابودشدنى بر زندگى جاودانى)

قرآن‏

1- یَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ‏* چنان مى‏پندارد که مال او، او را جاودانى خواهد کرد* 2- وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ‏* کوشکها (ى بلند) مى‏سازید تا شاید همیشه بمانید* 3- الَّذِینَ یَسْتَحِبُّونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا عَلَى الْآخِرَةِ وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَ یَبْغُونَها عِوَجاً، أُولئِکَ فِی ضَلالٍ بَعِیدٍ* کسانى که زندگى دنیا را- به جاى آخرت- دوست مى‏دارند، و جلو راه خدا (و معرفت خدا و عمل به دین خدا) را مى‏گیرند، و به کجروى مى‏گرایند، این گونه کسان گرفتار گمراهیى بس گرانند*

حدیث‏

النّبیّ «ص»: یبنون الدّور، و یشیدون القصور، و یزخرفون المساجد، لیست همّتهم إلّا الدّنیا، عاکفون علیها، معتمدون فیها، آلهتهم بطونهم؛ قال اللَّه تعالى: وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ‏*.

پیامبر «ص»: خانه‏ها مى‏سازند و کاخها مى‏افرازند، و به نقش و نگار مساجد مى‏پردازند، جز به دنیا توجّه ندارند، و دلداده آنند و بر آن تکیه دارند؛ معبودهاى ایشان شکمهاى آنان است؛ خداى متعال فرموده است:

وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ‏*- کوشکها (ى بلند) مى‏سازید، تا شاید جاودانه بمانید*».

النّبیّ «ص»: فیما رواه الإمام الصّادق «ع»: أتى النّبیّ رجل فقال: ما لی لا أحبّ الموت؟ فقال له: أ لک مال؟ قال: نعم. قال: فقدّمته؟ قال: لا. قال:

فمن ثمّ لا تحبّ الموت!

پیامبر «ص»- به روایت امام صادق «ع»: مردى نزد پیامبر آمد و گفت:

چرا من مرگ را دوست نمى‏دارم؟ پیامبر فرمود: مالى دارى؟ گفت:

آرى. فرمود (چیزى از) آن را از پیش فرستاده‏اى (انفاق کرده‏اى و براى آن جهان ذخیره ساخته‏اى)؟ گفت: نه. فرمود: به همین سبب است که مرگ را دوست نمى‏دارى.

الإمام علی «ع»: فإیّاک أن تغترّ بما ترى، من إخلاد أهلها إلیها، و تکالبهم‏

علیها ...

امام على «ع»: مبادا به دلیل آنچه مى‏بینى که مردمان سخت به دنیا چسبیده‏اند، و بر سر آن (مانند سگان) به ستیزه‏گرى با یک دیگر پرداخته‏اند، فریب خورى ...

الإمام الرّضا «ع»: لا یجتمع المال إلّا بخمس خصال: ... و إیثار الدّنیا على الآخرة.

امام رضا «ع»: مال جز به پنج خصلت گرد نمى‏شود: ... برگزیدن دنیا بر آخرت.

* از این بیان رضوى چنان مفهوم مى‏شود که مال اندوزى از مهمترین انگیزه‏هاى انتخاب دنیاى گذران به جاى آخرت جاودان و دل دادن به مادیّات پست و نابودشونده است؛ زیرا که مال چون از اندازه کفاف درگذرد، عنوان غایت و هدف پیدا مى‏کند، و خواهنده آن از دیگر هدفهاى متعالى زندگى انسانى غافل مى‏ماند، و خود را در راه به دست آوردن چیزى که آن را هدف مى‏شمارد به هلاکت مى‏اندازد؛ با اینکه مال و مال اندوزى هدف زندگى انسان نیست. پس مال و ثروت را اصل شمردن چیزى است که معنویّت و فضیلت را فرع قرار مى‏دهد و به دست فراموشى مى‏سپارد، و آدمى را به چسبیدن به چیزهاى نابودشونده و دورى گزیدن از آنچه ماندگار است مى‏کشاند.

ح- پرستش درهم و دینار (پول‏ پرستى)

قرآن

1- أُفٍّ لَکُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ، أَ فَلا تَعْقِلُونَ؟* (ابراهیم «ع» به نمرودیان گفت:) بیزارى باد بر شما و بر آنچه- جز خداى- مى‏پرستید، مگر عقل ندارید؟* 2- وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً ... جز خدا چیزى را مى‏پرستند که هیچ برهانى براى آن به «وحى» نیامده است ...

حدیث‏

النّبیّ «ص»: ملعون ملعون، من عبد الدّینار و الدّرهم.

پیامبر «ص»: هر کس دینار و درهم (پول) را بپرستد، ملعون است، ملعون.

* شیخ صدوق گفته است: «این سخن پیامبر «ص»: هر کس دینار و درهم را بپرستد به معنى کسى است که زکات مال ندهد، و از مواسات با برادران (و دادن مقدارى از ثروت و امکانات خود به آنان) خوددارى کند، که در این صورت پرستش دینار و درهم (مال و ثروت) را به جاى پرستش آفریدگار خویش برگزیده است».

الإمام علی «ع»: من أحبّ الدّینار و الدّرهم فهو عبد الدّنیا.

امام على «ع»: هر کس دینار و درهم را دوست بدارد، بنده دنیاست.

الإمام علی «ع»: ... أماتت الدّنیا قلبه، و ولهت علیها نفسه، فهو عبد لها و لمن فی یده شی‏ء منها، حیثما زالت زال إلیها، و حیثما أقبلت أقبل علیها.

امام على «ع»: ... (در باره انسان دنیا دوست): ... دنیا قلب او را میرانده، و جان وى شیفته دنیا گشته است، او بنده دنیاست و بنده هر کس که چیزى از دنیا در دست دارد؛ دنیا به هر سوى بگردد او نیز بگردد، و به هرجا روى آورد او نیز روى آورد.

الإمام علی «ع»: تعبّدوا للدّنیا أیّ تعبّد، و آثروها أیّ إیثار.

امام على «ع»: دنیا را پرستیدند، چه پرستیدنى؟! و آن را برگزیدند، چه برگزیدنى؟!

الإمام علی «ع»: فتاهوا فی حیرتها، و غرقوا فی نعمتها، و اتّخذوها ربّا، فلعبت بهم و لعبوا بها، و نسوا ما وراءها.

امام على «ع»: ... در دنیا دچار حیرت شدند، و در نعمت آن غرق گشتند، و آن را پروردگار خویش گرفتند، پس دنیا به بازى کردن با ایشان پرداخت و

ایشان به بازى کردن با دنیا پرداختند، و آنچه را پس از زندگى دنیا خواهد آمد فراموش کردند.

 

 



  الحیاة / ترجمه احمد آرام، ج‏4، ص: 53

 




برچسب ها : اخلاق و زندگی